تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 24786
بازدید دیروز : 32300
بازدید هفته : 59157
بازدید ماه : 57086
بازدید کل : 1666284
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 23 / 4 / 1395

شرك به خدا

همچنان كه توحيد، مراتب و درجات دارد شرك نيز به نوبه‌ خود مراتبي دارد كه از مقايسه‌ مراتب توحيد با مراتب شرك به حكم «تُعْرَفُ الْأشْياءُ بأضْدادِها»، هم توحيد را بهتر مي‌توان شناخت و هم شرك را.
تاريخ نشان مي‌دهد كه در برابر توحيدي كه پيامبران الهي از فجر تاريخ به آن دعوت مي‌كرده‌اند، انواع شرك‌ها نيز و جود داشته است.
الف) شرك ذاتي
بعضي از ملل به دو (ثنويّت) يا (تثليث) يا چند اصل قديم ازلي مستقلّ از يكديگر قائل بوده‌اند؛ جهان را چند پايه‌اي و چند قطبي و چند كانوني مي‌دانسته‌اند. ريشه‌ي اين گونه انديشه‌ها چه بوده است؟ آيا هر يك از اين انديشه‌ها انعكاس و نمايشگر وضع اجتماعي آن مردم بوده است؟ مثلاً آنگاه كه مردمي به دو اصل قديم و ازلي و دو محور اصلي براي جهان قائل بوده‌اند، از آن رو بوده كه جامعه‌شان به دو قطب مختلف تقسيم مي‌شده است و آنگاه كه به سه اصل و سه خدا معتقد بوده‌اند نظام اجتماعي‌شان نظام تثليثي بوده است؟ يعني همواره نظام اجتماعي به صورت يك اصل اعتقادي در مغز مردم انعكاس مي‌يافته است و قهراً آنگاه كه اعتقاد توحيدي و «يك اصليِ» جهان به وسيله‌ي پيامبران توحيدي مطرح شده است، هنگامي بوده كه نظام اجتماعي به يك قطبي گراييده است؟
اين نظريه از نظريه‌اي فلسفي منشعب مي‌شود كه ما در گذشته درباره‌ي آن بحث كرده‌ايم و آن اينكه جنبه‌هاي روحي و فكري انسان و نهادهاي معنوي جامعه از قبيل علم و قانون و فلسفه و مذهب و هنر تابعي از نظامات اجتماعي ـ بالاخص اقتصادي ـ اوست و از خود اصالتي ندارند. در گذشته به اين نظريه پاسخ داده‌ايم و چون براي فكر و انديشه، براي ايدئولوژي و بالأخره براي انسانيت اصالت و استقلال قائل هستيم، اين چنين نظريات جامعه شناسانه‌اي را براي شرك و توحيد، بي‌اساس مي‌دانيم.
البته اينجا مسأله‌ي ديگري هست كه با اين مسأله نبايد اشتباه شود و آن اينكه گاهي يك نظام اعتقادي و مذهبي وسيله‌ي سوءِ استفاده در يك نظام اجتماعي واقع مي‌شود، همچنان كه نظام خاصّ بت پرستي مشركان قريش وسيله‌اي براي حفظ منافع رباخواران عرب بود، ولي گروه رباخواران از قبيل ابوسفيان‌ها و ابوجهل‌ها و وليد بن مغيره‌ها كوچكترين اعتقادي به آن بتها نداشتند و فقط براي حفظ نظام اجتماعي موجود از آنها دفاع مي‌كردند. اين دفاع‌ها عملاً آنگاه صورت جدي به خود گرفت كه نظام توحيدي ضد استثماري و ضد رباخواري اسلام طلوع كرد. بت پرستان كه بيشتر نابودي خود را مي‌ديدند، حرمت و قداست معتقدات عامه را بهانه كردند. در آيات قرآن به اين مسأله و اين نكته فراوان اشاره شده است، مخصوصاً در داستان فرعون و موسي؛ ولي چنان كه مي‌دانيم اين مسأله غير از آن مسأله است كه به طور كلي نظام اقتصادي زير بناي نظام فكري و اعتقادي است و هر نظام فكري و اعتقادي عكس العمل جبري نظام اقتصادي و اجتماعي است.
آنچه مكتب انبياء به شدّت آن را نفي مي‌كند اين است كه هر مكتب فكري الزاماً تبلور يافته‌ي خواست‌هاي اجتماعي است كه خود آن خواست‌ها به نوبه‌ي خود زاييده‌ي شرايط اقتصادي مي‌باشند. بنابراين نظريه كه صد در صد نظريه‌اي ماترياليستي است، مكتب توحيدي انبياء نيز به نوبه‌ي خود تبلور يافته‌ي خواست‌هاي اجتماعي و مولود نيازهاي اقتصادي زمان خودشان بوده است؛ يعني رشد ابزار توليد منشاء يك سلسله خواست‌هاي اجتماعي شده است كه مي‌بايست به صورت يك انديشه‌ي توحيدي شوند. انبياء، پيش قراولان و در واقع مبعوثان اين نياز اجتماعي و اقتصادي مي‌باشند و اين است معني زير بناي اقتصادي داشتن يك فكر و عقيده و انديشه و از آن جمله انديشه‌ي توحيد.

 

 

موضوعات مرتبط: خط قرمز های قرآنی
برچسب‌ها: شرك به خدا
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی